معنی ترنم شناس - جستجوی لغت در جدول جو

ترنم شناس

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مردم شناس — تصویر مردم شناس

مردم شناس

آنکه اخلاق و آداب مردم را بشناسد، شناسندۀ مردم، عالم به علم مردم شناسی

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

متخصص در علم جرم شناسی

فرهنگ فارسی عمید

بمعنی طبیب عموماً و نام یکی از طبیبان که در خدمت جمشید جم تقرب و ملازمت داشته. (انجمن آرا) (آنندراج). تن شناسنده. کسی که معرفت احوال تن را حاصل کرده. طبیب، ظاهری. قشری. (فرهنگ فارسی معین)

لغت نامه دهخدا

تصویری از مردم شناس — تصویر مردم شناس

مردم شناس

صاحب بصیرت، صاحب نظر

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تن شناس — تصویر تن شناس

کسی که به معرفت احوال تن را حاصل کرده طبیب، ظاهری قشری

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

عالم الجريمة

دیکشنری فارسی به عربی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

Criminologist

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

criminologue

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

קרימינולוג

دیکشنری فارسی به عبری

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

جرائم شناس

دیکشنری فارسی به اردو

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

অপরাধবিজ্ঞানী

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

mtaalamu wa uhalifu

دیکشنری فارسی به سواحیلی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

kriminolog

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

범죄학자

دیکشنری فارسی به کره ای

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

犯罪学者

دیکشنری فارسی به ژاپنی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

kriminolog

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

अपराधशास्त्री

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

криминолог

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

นักอาชญาวิทยา

دیکشنری فارسی به تایلندی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

criminólogo

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

criminologo

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

criminologista

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

犯罪学家

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

kryminolog

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

кримінолог

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

Kriminologe

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از جرم شناس — تصویر جرم شناس

جرم شناس

criminoloog

دیکشنری فارسی به هلندی